چه کنیم که در همه حال عاشق همسرمان باشیم؟

هیچ جواهرات گرانبهایی نمیتواند باعث شود که صورت یک زن آنچنان بدرخشد مگر معجزه عشق.میتوانیم خود را در آینه ببینیم و متوجه شویم که در دل ما چه میگذرد! چهره و چشمان ما حرف میزنند و هرگز هم دروغ نمیگویند. وقتی ما زنها زن دیگری را ببینیم قلب او را هم میبینیم و انگار سالهای سال است که او را میشناسیم و میفهمیم که آیا او در حسرت عشق است ویا محبوب و شریک زندگیش.
بسیاری از زنان و مردان در حسرت عشق به سر میبرند ولی از آن خبر ندارند.

وقتی زن با یک مرد ازدواج میکند و به او علاقه دارد و در عین حال گرسنه عشق است، احساس امنیت ،ارزش و ارتباط نمیکند و در درون خود خلائی حس میکند.
اغلب زنها این خلأ را با مشروبات الکلی، دخانیات، کار کردن (گاهی بیش از حد)، خرید کردن، مراقبت از دیگران، علاقه به غذا، علاقه افراطی به بعضی از اشیاء و گاهی مواد مخدر، جبران میکنند.
اما وقتی یک مرد مورد عشق و علاقه همسرش نیست، ممکن است یکی از این راهها را به عنوان راه دوم انتخاب کند. اغلب مردان رفتارهای دیگری را به عنوان راه اول انتخاب میکنند، که این به نوع خود، در روابط عاطفی، رفتاری غیر قابل جبران محسوب میشود.
حقیقت این است که اگر خودتان را دوست بدارید و مرتباً با مردم و اطرافیان خود در ارتباط باشید هم قلب شما با عشق تغذیه میشود، ولی آنچه من به آن اشاره میکنم در یک رابطه صمیمانه رخ میدهد و اگر بخواهید پیوند شما محکم شود باید عشق را در رابطه خود جاری کنید. وقتی قلب خود را با عشق همسرتان تغذیه میکنید سرشار از هیجان و تازه میشود، اما وقتی آن را از عشق محروم کنید عشق و شور و اشتیاق از بین میرود.
وقتی از نظر احساسی همسرتان را گرسنگی میدهید، او بد اخلاق، کم حوصله، پرخاشگر و بسیار حساس میشود. در حقیقت او را به کسی تبدیل میکنید که بیشترین تنفر را از شما دارد وشما نیز بیشترین تنفر را از او دارید!!
نکاتی که سبب محرومیت از عشق میشود:
فاصله گیری احساسی
انتقاد
لاس زدن با دیگران
غفلت کردن از همسر
سخت کار کردن
رنجش داشتن و تلنبار کردن رنجشها
منزوی بودن و صحبت نکردن
مقصر دانستن همسر
نکاتی که عشق را تغذیه میکنند:
برقراری ارتباط
تحسین
وفاداری
قدردانی
با هم وقت گذراندن
تشریح کردن مشکلات
تماس گرفتن و گروهی عمل کردن

همه ما قسمت بزرگ عادات عشقی خود را از پدر و مادر خود یاد گرفته ایم، یعنی آن عادات از تماشای رفتار پدر و مادرمان و ارتباط با آنها بدست آمده است.
این اولین دلیلی است که ما بدون آنکه بدانیم همسر خود را از عشق محروم میکنیم. هیچکس به مااهمیت احساسات را به همان روشی که بچه ها را با گیاهان یا هر چیز دیگر آشنایی میدهیم یاد نداده است. حتی اگر اهمیت این مسئله را هم بفهمیم، احتمالاً نمیدانیم چطور این کار را بکنیم.
دومین دلیل آن است که شاید به عنوان یک کودک از عشق محروم بوده ایم. اگر یاد گرفته ایم که با کمی عشق زندگی کنیم به همسرمان هم یک ذره از آن را میدهیم چون نمیدانیم چطور عشق بیشتری بدهیم. سومین دلیل اینکه بعضیها همسر خود را از عشق و محبت محروم میکنند تا به نوعی اعمال قدرت کنند. شما احساس میکنید برای آنکه همسرتان را تنبیه کنید باید او را از محبت خودتان محروم کنید. وقتی به میل شما رفتار میکند به او محبت میکنید وقتی هم نه، بدون جستجوی دلیل از او فاصله میگیرید. این طرز رفتار نه تنها سالم نیست بلکه از آن نتیجه ای هم نمیگیرید. نهایتاً زن یا مردی که به این شکل با او رفتار شود خسته میشود و شما را ترک میکند!
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد